علی ثقفی در اولین تجربه کارگردانی به سراغ مقطعی از زندگی معلم اخلاق فوتبال پرویز دهداری رفت. نخستین فیلم ثقفی مایههای لازم برای تبدیل شدن به یک فیلم جدی و سرگرمکننده را دارد، چون کارگردان قبل از هرچیز تلاش میکند خوب قصه بگوید. قصهای که از همان دقایق اول و با بحرانی به بزرگی استعفای ۱۵ بازیکن از تیم ملی فوتبال کشور آغاز میشود و قلاب میاندازد. یک طرف قصه، ستارههای دهه شصت فوتبال مملکت قرار دارند و یک طرف، پرویز دهداری پیرمردی که به معلم اخلاق فوتبال ایران مشهور است. با توجه به اکران آنلاین پرویزخان به نقد و بررسی این فیلم میپردازیم تا ببینیم علی ثقفی در اولین فیلم بلند و حرفه ای خود چگونه عمل کرده است؟
خلاصه داستان
فیلم پرویز خان داستانی فوتبالی-تاریخی دارد؛ پس از پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰، نام پرویز خان دهداری با سرمربیگری تیم ملی فوتبال دوباره بر سر زبانها افتاد. سالهایی که دهداری تیم ملی را برای حضور در بازیهای آسیایی۱۹۸۶ سئول آماده کرد. داستان اختلاف با ستارههای نامدار تیم ملی هم از اینجا شروع شد. وقتی تیم ملی از سئول باز میگشت نامهای توسط ۱۴ بازیکن امضا شده بود که پس از رسیدن به فرودگاه مهرآباد، به بمب خبری تبدیل شد. استعفای ۱۴ بازیکن از حضور در تیم ملی جنجالیترین رخداد فوتبالی دهه ۶۰ بود.
دهداری تیم ملی تازهای با جوانان گمنام تشکیل داد که از میانشان تعدادی جزو ستارههای بزرگ فوتبال شدند؛ از احمدرضا عابدزاده و مجتبی محرمی تا جواد زرینچه و صمد مرفاوی. تیم جوان دهداری پس از کسب مقام سومی در جام ملتهای آسیا، آماده رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۰ میشد که حاشیههای دیدار دوستانه ایران و ژاپن در استادیوم آزادی، پرونده حضور دهداری در تیم ملی را بست. روزی که تعدادی از تماشاگران با گلولههای برفی از معلم اخلاق استقبال کردند. دهداری در اوایل دهه ۷۰ از دنیا رفت و حالا قرار است زندگی و زمانهاش در یک فیلم قصهگو با نام فیلم پرویز خان به تصویر کشیده شود.
بازیگران و عوامل
سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمد صادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم هستند.
جایزه ها و افتخارات فیلم پرویزخان
سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول (بخش نگاه نو) | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
علی ثقفی | دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
حسن حسندوست | سیمرغ بلورین بهترین تدوین | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
نقد و بررسی
سازمان هنری رسانهای اوج درادامه روند ساخت فیلم اقتباسی از زندگی بزرگان ایران زمین اینبار به ساخت روزهای پرتلاطم زندگی این مرد بزرگ و اخلاقمدار فوتبال ایران پرداخته است. پیشتر سهیل بیرقی با دستمایه قرار دادن زندگی یک فوتبالیست زن در فیلم عرق سرد سری به دنیای فوتبال زده بود. در سالهای اخیر، ماجرای پرداختن به زندگی پرویز دهداری به ذهن خیلیها رسید. جدای از گزارشهای تلویزیونی، مهمترین فیلم در این زمینه مستند «پرویز خان» به کارگردانی سجاد ترابی بود که نمایش موفقی هم در ششمین جشنواره تلویزیونی مستند داشت. سعید پورصمیمی که سال گذشته با بازی در فیلم برادران لیلا و قاچاق نسخه سینمایی این اثر مورد توجه مجدد مخاطبان سینما قرار گرفته بود با گریمی متفاوت و نزدیک به چهره واقعی پرویز دهداری در این فیلم بازی میکند.
نقد به روایت منتقدان
علی نعیمی
امسال جشنواره فجر لب به لب سرشار از فیلمهای زندگینامهای است و پرویز خان شاید گل سر سبد این فیلمها باشد. روایتی از بخشی از زندگی پرچالش پرویز دهداری سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۶۰ که در روزهای تنهایی و بیکسی و پشت کردن ستارههای تیم ملی تلاش کرد با بازیکنان گمنام حماسه بیافریند. فیلم در صحنههای فوتبالی خوب عمل کرده و تلاش میکند تصویری پرهیجان و سینمایی از زمین فوتبال ارائه دهد و ۱۱ بازیکن زمین را در یک روح واحد به عنوان قهرمان معرفی کند. بازی سعید پورصمیمی یکی از برگ برندههای فیلم است که با گریم خوبی که دارد به خوبی در قامت پیرمرد منضبط فوتبال نشسته است. فیلم با همه توفیقی که در روایت دارد اما به واسطه جنبه سفارشی بودن آن و ورود بیمنطق مقوله جنگ درون قصه دو پاره میشود و برخی از سکانسهای آن کاملا بیمنطق است. با این حال تماشای پرویز خان چند تجربه دلنشین برای تماشاگر به ارمغان میآورد که مهمترینشان بازی دلنشین عالیجناب سعید پورصمیمی است.
احسان ناظم بکایی
اگر جشنواره امسال با دو بازی فوتبال، ساعات پرهیجانی را سپری کرد با فیلم پرویزخان، پایانی خوش با طعم فوتبال داشت. فوتبال ایران اگرچه از جام ملتهای آسیا حذف شد اما پرسابقهترین تیم در ادوار جام ملتهاست و همیشه از قدرتهای فوتبالی آسیا بوده است. پرویزخان گواه این ادعاست که فوتبال سینوسی و پرهیجان ایران، همیشه با همه تلاطمهایش درخششی مستمر داشته است. اگر روزی کویت، ناگهان میدرخشید، بعد از چند سال خاموش میشد چنانچه هم اکنون سالهاست حتی در سطح دوم فوتبال آسیا هم نیست. ماجرایی که برای قطر هم قابل پیشبینی است.
پرویزخان در روزهای تلخکامی حذف از جام ملتهای آسیا، سرخوشی سینمایی خوبی تزریق کرد تا دلمان به فوتبالمان خوش باشد. تا یادمان نرود آنچه تیمی را بالا نگه میدارد، پول و امکانات، تعصب، جمعیت، قدرت نظامی و اقتصادی و… نیست و تنها اصالت است که نجات میدهد و الا الان میبایست امثال عربستان، ترکیه، چین، هند و آمریکا قهرمان فوتبال شوند. اتفاقا همین اصالت است که آلمان و ایتالیا را با وجود افت همچنان در میدان فوتبال نگه میدارد و خود فوتبال ما را با حدود نیم قرن ناکامی در قهرمانی جام ملتها، همچنان در میدان مانده و همیشه در جمع مدعیان نشسته است.
پرویز خان، مصداق عینی استمرار اصالت فوتبالی ماست که حرکتی سینوسی فوتبالمان را نشان میدهد. فوتبالی که در آن فاصله شادی و غماش خیلی کم است و از قضا جفتش را در همین جشنواره امسال در دو بازی با ژاپن و قطر لمس کردیم. دیدار رفت با کویت در مرحله مقدماتی المپیک ۱۹۸۸ سئول یکی از نقاط اوج فوتبال سینوسی ماست که پایه ساخت فیلم پرویز خان بوده. دیداری که بعد از یک دهه و بعد از چهار شکست تلخ با جمعی جوان، تیم ایران موفق شد در دیداری دراماتیک در دوحه قطر، کویت را ببرد. فیلم همین جا تمام میشود اما تاریخ فوتبال میگوید ما یک هفته بعد بازی برگشت را در همان دوحه باختیم و کویت، حذفمان کرد.
جالب اینکه همین تیم یک سال بعد با سرمربیگری پرویز دهداری در جام ملتهای آسیا ۱۹۸۸ که در قطر برگزار میشد، سوم شد و از قضا قطر میزبان را هم دو به صفر برد و دو سال بعد با سرمربیگری علی پروین، قهرمان بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن شد. فوتبال ایران به خاطر همین حرکت سینوسیاش، قابلیت پرداخت دراماتیزه سینمایی دارد. برای همین بازیهایی مثل استرالیا در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ یا آمریکا در همان جام، چنین ظرفیتی دارد. پرویزخان، معبری به بخشی از تاریخ فوتبالمان باز کرد که این ورزش با جنگ و سیاست در هم آمیخته بود. معبری که پرداخت درست فوتبالی آن، هیجان دیگری در جشنواره ساخت.
سید مهرزاد موسوی
در این بخش از نوشتهام، همه ابهامات تاریخی را از فیلم بیرون میکشم؛ مثل اینکه آیا اساسا عملیات جنگی در هنگام بازی فوتبال واقعیت داشته؟ اگر بله، نماینده ارتش این وسط چکاره بود در حالیکه همه جا سپاه جنگگردان است؟ چرا همه جا در همه جلسات هست؟ رفتار زندهیاد دهداری اینگونه بوده؟ آن بازیکنان نامی، واقعن همینطور کشف و به تیم ملی اضافه شدند؟ به روایتهای دیگر (از جمله فیلم مستند «پرویز خان» به کارگردانی سجاد ترابی) چقدر در این داستان توجه شده؟ چرا انتخاب بازیگران با حداقل شباهت به نسخه اصلی انجام شده و…
اگر این سوالها و ابهامها را از فیلم کنار بگذاریم، پرویز خان فیلم موفقی است در نمایش صحنههای فوتبالی در ابعاد سینما ما. فیلم یا حتی سریال دیگری را به یاد نمیآوردم که در تصویر هیجان و تعلیق ورزش (آن هم فوتبال) اینقدر موفق بوده باشد. با اینکه رفتارها و گفتههای شخصیتهای فیلم کلیشهای و قابل حدس است (مشابه کارتن فوتبالیستها) و نتیجه تیم ملی هم در تاریخ مشخص است ولی کارگردان موفق شده هیجان و ریتم را به خوبی در فیلمش مدیریت کند. حالا همه اینها را بگذارید کنار تجربه اول کارگردانش که نشان از تولد کارگردانی ریتمشناس و قصهگو میدهد. فیلم در مشابهسازی صحنههای گل موفق است، در بازیهای سینوسی هم خوب عمل میکند، تصویر خانواده در فیلم اگرچه کم و ناچسب ولی اغماض کردنی است ولی منتخب من، دکوپاژ و طراحی فیلمبرداری گل دوم ایران است. مدل تصویرسازی این سکانس و سپس مقایسهاش با تصویر گل اصلی، جاهطلبی مطلوب تیم تولید را نشان میدهد و یکی از دستاوردهای فیلم از نظر طراحی محسوب میشود. کاش فیلم در آغاز اینقدر خساست به خرج نمیداد، از متن اولیه کم میکرد و ریتم پایانی را به کل فیلم بسط میداد.
محمد تقیزاده
پرویز خان بیش از آنکه از سینما و واقعیت وام بگیرد از فوتبال و موسیقی بهره برده است و جذابیت پایان بندی آن وامدار فوتبال است نه سینما. سانتیمانتالیسم و شعارزدگی در سرتاسر فیلم موج میزند و در تمامی لحظات شاهد نصیحتهای پرویز خان دهداری هستیم. خانواده وی و احساساتگرایی دختر و مادر بیش از باندپیچی دست پرویز کار نمیکند و همراهی دختر با پدر اندک است و سمپاتی ایجاد نمیکند. پرویز خان به جای شخصیت اکسسوار میسازد، این ادعا و اتهام نیست چرا که بیش از هرچیز از کاراکتر فیلم پرویز دهداری کلاه و قمقمه او به ذهن میماند.
اتفاقات فیلم نه انسجام دارند و نه دراماتیک میشوند. اصرار فیلمساز در به تصویر کشیدن موقعیتهای مختلف باعث شده، هیچ روایت منسجمی را شاهد نباشیم و شخصیت پرویز دهداری به عنوان کلیدیترین کاراکتر فیلم به کلیشهای و شعاریترین شکل ممکن تصویر شود. بازی سعید پورصمیمی نه تنها شایسته نامزدی نیست بلکه از بدترین و مصنوعیترین بازیهای کارنامه بازیگری وی است که بدون شک ناشی از فیلمنامه ضعیف و ناتوانی در اجرا بوده است. ای کاش سازمان اوج این همه تاکید نمیکرد که فیلمهای به هر نحوی به جنگ ارتباط پیدا کند. لحظات جبهه در انتهای فیلم به شدت اضافی و شعاری است.
کمال پورکاوه
پرویزخان اولین ساخته بلند سینمایی علی ثقفی، علیرغم همه نقصها و کمبودهایش یکی از بهترین و قابلتحملترین آثار به نمایش درآمده جشنواره چهل و دوم به حساب میآید. در روزهایی که در مواجهه با بسیاری از آثار پر سروصدای به نمایش درآمده، ناگزیر از یادآوری اصول ابتدایی فیلمنامهنویسی و منحنی درام و ضرورت ایجاد کشمکش میان شخصیتها هستیم، «پرویزخان» ساخته بیادعای علی ثقفی، اتفاقی خوشیمن در سینمای ایران محسوب میشود. فیلمساز با دوری از شاخ و برگهای اضافه و با اصرار بر تمرکز روی کاراکتر اصلی خودش، حوادث طراحی شده را حول محور شخصیت اصلی قرار داده و با اتکا به وقایع مختلف و زیر ذرهبین بردن واکنشهای او، قسمتی از روحیه، اعتقاد وکاراکتر درونی شخصیت مرکزی فیلم را برای تماشاگر آشکار میکند.
علی ثقفی با محوریت قراردادن یک کاراکتر واقعی (پرویز دهداری مربی شاخص تیم ملی فوتبال ایران در دهه شصت) ضمن بازگویی بخشی از تاریخ معاصر فوتبال و حوادث ریز و درشتی که درسالهای اولیه پس از انقلاب و هنگام وقوع جنگ تحمیلی بر فضای ورزش کشور سایه افکنده بود، درامی را بوجود میآورد که قهرمان تنها و تک افتادهاش در کشمکشی چند سویه (درگیری او با مساله بازیکنسالاری، فدراسیون فوتبال، نمایندگان تندرو مجلس، تمایل و درخواستهای نیروهای نظامی، شائبه غربگرا بودنش در آن سالها و…) با لایههای مختلف اجتماع و ورزش آن سالها، در تصمیمی شجاعانه و با سختکوشی همیشگیاش، موفق به انجام کاری میشود که حتی در نزدیکترین دوستانش هم امید چندانی برای به سرانجام رسیدن آن نمیرفت.
نیایش احمدی _ خبرنگار تحریریه جوان قدس
نظر شما